مقاله کامل درباره ضریب هوشی یا IQ ، انواع هوش
ضریب هوشی نرمال از اوایل قرن بیستم تبدیل به یک بحث داغ جهانی شد. اولین تستهای مربوط به اندازهگیری ضریب هوشی نرمال آنچنان اهمیت پیدا کرد که تقریباً تمام موفقیت و سعادت انسانها به بهره هوشی آنها نسبت داده میشد.
بسیار طول کشید تا جامعه جهانی به اشتباهات خود درباره ضریب هوشی نرمال افراد پی ببرد. هنوز هم افرادی هستند که موفقیت انسانها را در گرو ضریب بالای هوشی آنان میدانند اما همین افراد اگر جدیدترین منابع موجود در این زمینه را مطالعه کنند، به اشتباه خود پی خواهند برد.
در این مطلب به تعریف ضریب هوشی و هیجانی انسان معمولی و مقایسه این دو در جدول میپردازیم و به سؤال ضریب هوشی چند باید باشد؟ پاسخ میدهیم. پس با ما همراه باشید.
ضریب هوشی چیست؟
مطمئناً همگی ما میخواهیم بدانیم ضریب هوشی چیست و چگونه اندازهگیری میشود. میتوان گفت: ضریب هوشی یا بهره هوشی در جدول معیاری برای قدرت یادگیری و درک انسانها است. هر چقدر IQ یک فرد بالاتر باشد، آن فرد از درک و قدرت یادگیری بالاتری هم برخوردار است. ضریب هوشی در واقع با حروف اختصاری IQ نشان داده میشود که مخفف عبارت «Intelligence Quotient» است.
قبل از پاسخ به سؤال چگونه آی کیو خود را محاسبه کنیم؟ باید به این نکته توجه داشته باشید که بیشتر افراد آیکیو را تنها هوش ریاضی افراد در نظر میگیرند. در قرن بیستم آزمونهای زیادی برای اندازه گیری iq افراد ارائه شد و کتابهای مشهوری نیز در این باره به چاپ رسیدند. امروزه با کشف معیارهای جدید برای موفقیت، آی کیو اهمیت گذشته را از دست داده است. آزمونها و جدول آی کیو براساس افراد با فرهنگهای مختلف، جنسیت و سن و سال با هم تفاوت دارند.
اندازهگیری ضریب هوشی از چه زمانی شروع شد؟
اولین سؤال در مورد هوش و اولین آزمونهای اندازهگیری IQ به دانشمند فرانسوی «آلفرد بینه» برمیگردد. بینه با «تئودور سیمون» دیگر دانشمند فرانسوی در اواخر قرن نوزدهم به تحقیق درباره اندازه هوش انسانها و میزان بهره هوشی در جدول پرداختند.
سؤالی که بینه از خود پرسید، این بود: «یک بچهی پنج ساله چه چیزهایی را باید بفهمد که بتوانیم بگوییم توانایی ذهنی خوبی در یادگیری دارد؟» بینه و سیمون همچنین این سؤالات را در مورد افراد با سنین مختلف پرسیدند.
نتیجه حاصل از آن پرسش این شد که: «ما زمانی میتوانیم بگوییم فردی از توانایی یادگیری خوبی برخوردار است که نسبت به سایر افراد هم سن و سال و خود فهم قابل قبولی نسبت به مسائل مختلف داشته باشد» بنابراین وقتی میتوانیم بگوییم که فهم یک بچه پنج یا هفت ساله خوب است که بتوانند دیگر مسائلی که کودکان پنج یا هفت ساله میفهند را بفهمند.
بینه و همکارش بر همین اساس هوش افرادی که مانند دیگر همسالان خود (بهصورت میانگین) بودند را ۱۰۰ در نظر گرفتند. افرادی که از افراد همسن خود درک بالاتری داشتند، بهره هوشی بالای ۱۰۰ و افرادی که از بقیه کمتر میفهمند در زیر ۱۰۰ قرار میگرفتند.
بینه خود از نتیجه آزمون که طراحی کرده بود راضی نبود؛ او بارها در تحلیلهای خود به این نکته اشاره کرد که آزمون ضریب هوشیاش به پیشینه فرهنگی بستگی دارد. در سال ۱۹۱۶ فردی به نام «لوییس ترمن» یافتههای هوشی بینه را تحت آزمایش و اصلاح قرار داد. در واقع آنچه که امروزه با عنوان بهره هوشی یا IQ میشناسیم، حاصل اصلاحات ترمن روی تحقیقات بینه است.
ترمن تا اواخر عمر خود بارهای بار تست ضریب هوشی را مورد اصلاح و بازبینی قرار داد. آن آزمونهایی که امروزه برای اندازهگیری تست هوش مورد استفاده قرار میگیرند، نمونههای جدیدتری هستند که پس از ترمن توسط سایر محققان ارائه شدهاند و به شکل امروزی درآمدهاند. اگر برای شما هم سؤال شده است که بهره هوشی نرمال یا آی کیو نرمال چند است؟ تا انتهای این مطلب با ما همراه باشید.
آیا ضریب هوشی بالا برای موفقیت انسان مهم است؟
در گذشته این چنین تصور میشد که تمام موفقیتهای آینده فرزندان را میتوان از روی میزان بهره هوشی آنها پیشبینی کرد. بعدها تحقیقات ثابت کردند که IQ نمیتواند ارتباط مستقیمی با موفقیت آینده کودکان داشته باشد؛ چراکه بعضی از افراد دارای ضریب هوشی بالا، از زندگی سطح پایینی برخوردار بودند و افراد با ضریب آی کیو پایینتر زندگی بهتری داشتند.
نتیجه همین تحقیقات دانشمندان و روانشناسان را به فکر فرو برد. بنابراین در عصر حاضر این موضوع کاملاً مشخص شده است که iq هیچ تضمینی برای موفقیت آینده یک فرد نیست.
ضریب هوشی چگونه محاسبه میشود؟
اگر شما هم درباره نحوه محاسبه آی کیو سؤال دارید! باید بگوییم آیکیو یک شخص به صورتی محاسبه میشود که در آن سن عقلی (نتیجه آزمونهای محاسبه سن عقلی) تقسیم بر سن تقویمی فرد شده و سپس در عدد ۱۰۰ ضرب میشود. نتیجه به دست آمده از این ضرب و تقسیم، IQ فرد خواهد بود. اگر سن عقلی و تقویمی فرد هردو یک عدد باشند، فرد موردنظر از بهره هوشی متوسط یعنی 100 برخوردار است.
اگر در محاسبه ضریب هوشی سن عقلی از سن تقویمی بیشتر باشد، حاصلضرب و تقسیم از عدد ۱۰۰ بیشتر بوده و آی کیو فرد بالاتر از حد متوسط خواهد بود. اگر احیاناً سن عقلی فرد دیگری کمتر از سن تقویمی وی باشد، نتیجه حاصل شده کمتر از ۱۰۰ بدست خواهد آمد؛ یعنی بهره هوشی وی پایینتر از حد متوسط خواهد بود.
اکنون می توانیم در پاسخ به سؤال IQ یک انسان معمولی چقدر است؟ باید بگوییم در محاسبه آی کیو افرادی که ضریب هوشی آنها بین 85 تا 114 بدست آمده باشد، طبق طبقه بندی بهره هوشی از هوش متوسطی برخوردارند. اگر نتیجه iq کسی بین 115 تا 129 باشد، با توجه به طبقهبندی مذکور فرد باهوش در نظر گرفته میشود. اگر بین 130 تا 145 باشد، فرد باهوش بوده و افراد با IQ بالاتر از 145 بر اساس طبقهبندی، نابغه محسوب میشوند.
آیا ضریب هوشی تغییر می کند؟
تحقیقات نشان داده است که ضریب هوشی افراد در طول زندگی تغییر میکند. البته با توجه به طبقهبندی در طول سالیان بهره هوشی کل انسانهای دنیا نسبت به گذشته تقویت شده است. مثلاً از چندین سال قبل تا به امروز میانگین آی کیو انسانها از ۱۰۰ به ۱۳۰ افزایش پیدا کرده است.
یک محقق اتریشی به نام «جیمز فلاین» در پی مطالعات و تحقیقات خود درباره طبقه بندی آی کیو به این مهم دست پیدا کرده است که: «هرچه اطلاعات در زندگی مردم بیشتر میشود، مردم به همان اندازه باهوشتر میشوند.»
بنابراین به راحتی میتوان به این نتیجه رسید که اگر افراد بهصورت آگاهانه در صدد تلاش برای بالا بردن هوش خود باشند، سرانجام موفق میشوند از یک فرد با هوش متوسط به یک فرد بسیار باهوش تبدیل شوند.
باهوش ترین کشورهای دنیا کدامها هستند؟
براساس آمار ارائه شده از طبقه بندی آی کیو، باهوش ترین مردم جهان، مردم کشورهای آسیای شرقی مانند ژاپن، تایوان، چین، سنگاپور، هنگکنک و کره جنوبی هستند. پس از آن ها نیز کشورهای کانادا، هلند و فنلاند قرار دارند. متاسفانه کشورمان در رتبهبندیهای هوش جهانی جایگاه والایی ندارد. در واقع بر اساس آمار قدیمی ارائه شده، میانگین بهره هوشی مردم کشور ایران در جایگاه ۵۷ جهانی قرار داشت.
باهوش ترین افراد دنیا چه کسانی هستند؟
اگر بخواهیم بیشتر از حد بین المللی زوم کرده و برترین هوش را در افراد جهان بررسی کنیم، میتوانیم به بهره هوشی بالای افراد زیر در طول تاریخ اشاره کنیم:
- بهره هوشی ۱۶۰ متعلق به بیل گیتس – مؤسس مایکروسافت و ثروتمندترین مرد جهان
- بهره هوشی ۲۰۵ متعلق به لئوناردو داوینچی – نقاش، مجسمهساز، طراح و مهندس ایتالیایی
- بهره هوشی ۲۱۰ متعلق به گوته – شاعر، نمایشنامهنویس، کارگردان و سیاستمدار آلمانی
- بهره هوشی ۱۸۵ متعلق به گالیله – منجم و ریاضیدان مشهور ایتالیایی
این نمونهها از جمله افرادی بودند که همگی کمابیش با آنها و فعالیتهایشان آشنا هستیم. افراد بسیار زیاد دیگری نیز هستند که در گذشته از بهره هوشی بسیار بالایی برخوردار بودهاند و هنوز هم افراد مشهور زیادی هستند که آیکیو بالایی دارند. گفته میشود پرداختن به هنر و موسیقی میتواند بهره هوشی را تقویت کند.
البته نظر دیگری حاکی از آن است که پرداختن به کارهای موردعلاقه و هیجانانگیز هم میتواند در تقویت آیکیو مؤثر باشد. پرداختن به کارهای موردعلاقه در مورد هرکدام از افراد فوق وجود داشته است، بنابراین شاید دلیل هوش بالای آنها، فعالیتها و کانون توجهشان باشد.
شاید اگر داوینچی نقاش نمیشد، گوته شاعر نمیشد، گالیله به رصد کردن ستارگان مشغول نمیشد یا اگر بیل گیتس برنامه نویسی یاد نمیگرفت، بهره هوشی برتری نصیب آنها نمیشد و ما هم هرگز آنها را نمیشناختیم!
باهوش بودن چقدر اهمیت دارد؟
در گذشته باهوش بودن بسیار حائز اهمیت بود؛ حتی معلمها براساس ضریب هوشی دانشآموزان در مورد آینده آنها قضاوت میکردند. خوشبختانه امروز این چنین نیست و این تستها به اندازه گذشته در نزد مردم مهم نیستند.
لذت باهوش بودن را نمیتوان انکار کرد؛ مطمئناً شخصی که بداند از آی کیوی بالایی برخوردار است، احساس رضایت بیشتری نسبت به خود خواهد داشت مانند رئیس جمهور سابق آمریکا (ترامپ) که بسیار به بهره هوشی بالای خود مینازد و مدام هوش خود را با هوش سایر رؤسای جمهور آمریکا در گذشته مقایسه میکند.
بنابراین باهوش بودن مهم است اما نه به آن اندازه که تمام جنبههای شخصیت ما را در بر بگیرد. نکته مهمتر قابل ارتقا بودن هوش است که میتوان برای تقویت و رشد آن تلاش کرد. البته با اطلاعات عمیق و گسترده ای که در دنیای امروز وجود دارد، افراد بهراحتی میتوانند مهارتهای موردنظر خود را فرا بگیرند، بدون اینکه نگران ضریب هوشی خود باشند.
جدول ضریب هوشی
تستها و جدولهای زیادی طراحی شده است اما در این مطلب صرفاً به معرفی جدول ضریب هوشی استنفود – بینه میپردازیم که توسط لوییس ترمن ارائه شد و بعدها بکامل تر شد.
طبقهبندی ضرایب هوشی براساس آزمون استنفورد – بینه | |
محدوده بهره هوشی | طبقهبندی بهره هوشی |
۱۴۵ – ۱۶۰ | بسیار با استعداد |
۱۳۰ – ۱۴۴ | با استعداد |
۱۲۰ – ۱۲۹ | برتر |
۱۱۰ – ۱۱۹ | بالاتر از متوسط |
۹۰ – ۱۰۹ | متوسط |
۸۰ – ۸۹ | پایینتر از متوسط |
۷۰ – ۷۹ | در مرز |
۵۵ – ۶۹ | دارای اختلال خفیف |
۴۰ – ۵۴ | دارای اختلال زیاد |
ضریب هوشی نرمال چند است؟
اگر برای سؤال ضریب هوشی من چنده ؟ به دنبال یک جواب صریح هستید تا هوش خود را مورد سنجش قرار دهید و بدانید؛ باید عنوان کنیم که بهره هوشی ۱۲۵ برای افراد بسیار ایدهآل است.
اگر ضریب هوشی شما ۱۲۵ یا نزدیک به آن (۱۲۰ الی ۱۳۰) است، شما از بهره هوشی نرمال و خوبی برخوردار هستید و طبیعی است. همانطور که در جدول فوق هم مشاهده میکنید، بهره هوشی بین ۱۲۰ تا ۱۲۹ در حد برتر قرار دارد. در واقع این جدول میتواند دید بسیار وسیعی در اختیارمان قرار دهد.
آزمون ۷ دقیقه ای بدست آوردن ضریب هوشی
آزمونهای زیادی وجود دارند که با انجام آنها میتوانید به سن عقلیتان پی ببرید. بیشتر این آزمونها کمتر از هفت دقیقه زمان میبرند اما قابل اعتماد نیستند. بهتر است برای ارزیابیسن عقلی خود از تستهای استاندارد مانند «تست ریون» استفاده کنید.
در تست ریون یک تصویر به شما نشان داده میشود که قسمتی از آن خالی است. شما باید یک الگو در سایر تصاویر پیدا کنید تا بتوانید در ادامه آنها جای تصویر خالی را حدس بزنید.
این تست در سال ۱۹۳۶ توسط «جان ریون» طراحی شد که همچنان تا به امروز کاربردی باقی مانده است و شما میتوانید به راحتی از آن استفاده کنید. سایتهای زیادی این تصاویر (۶۰ تصویر) را قرار دادهاند که با مراجعه به آنها میتوانید سن عقلی خود را بدست بیاورید.
چه انتقادهایی به ضریب هوشی وارد است؟
با توجه به اینکه سن عقلی در سالهای اخیر توسط برخی از محققان رشد شده است، جایگاه خود را در بین جامعه جهانی تا حد زیادی از دست داده است. مهمترین انتقادهایی که به آی کیو وارد شده است به قرار زیر است:
ضریب هوشی نمیتواند تمام توانایی انسان را اندازه بگیرد
تستهایی که برای اندازهگیری سن عقلی افراد وجود دارد، تنها میتواند قدرت محاسبه افراد را اندازه بگیرد. این در حالی است که عوامل بسیار زیادی از جمله خلاقیت، توان رهبری و مدیریت، هوش کلامی، استعدادهای هنری و…. همگی در موفقیت افراد نقش دارند. پس بهره هوشی نمیتواند معیار اندازهگیری ارزش انسانها باشد.
ضریب هوشی تفاوتهای نژادی و قومیتی را در نظر نمیگیرد
تستهای آی کیو براساس استاندارد خاصی طراحی شدهاند که در آن به تفاوتهای انسانها مانند سطح فرهنگ، مهارتهای ارتباطی ملل مختلف، ارزشها و مهارتهای شناختی بیتوجه است.
این در حالی است که تفاوتهای فرهنگی میتواند تأثیر مستقیمی بر مقدار درک و یادیگری انسانها داشته باشد. به علاوه موضوع «باور» در سالهای گذشته موضوع پیشرفت و عدم پیشرفت انسانها را به شیوهای علمی به اثبات رسانده است. وقتی ملل مختلف عقاید و باورهای مختلفی هم دارند، موفقیت یا عدم موفقیت آنها به باورهایشان برمیگردد حتی اگر بسیار باهوش یا بسیار کند ذهن باشند.
ضریب هوشی موقعیت و شرایط زندگی افراد را در نظر نمی گیرد
این مورد یکی از شدیدترین انتقادهایی است که در سطح جهان به اندازه گیری سن عقلی وارد شده است. نادیده گرفتن مسائل اجتماعی و اقتصادی در محاسبه این شاخص میتواند بزرگترین ضعف این سیستم باشد.
آیا کودکی که دچار سوءتغذیه است، میتواند به اندازه یک کودک مرفه به تستهای هوش خوب پاسخ بدهد؟ آیا شاگردان یک مدرسه بدون هیچ امکانات با شاگردان مدرسهای دیگر که از تمام امکانات آموزشی استفاده میکنند، قابل مقایسه است؟ تستهای اندازه گیری شاخص هوش نمی توانند پاسخی برای اینسوالها داشته باشند.
ضریب هوشی یا هوش هیجانی؟
پس از کاهش اهمیت شاخص هوش یا IQ برای مردم، موضوع EQ (Emotional intelligence) یا هوش هیجانی جذابیت بیشتری برای مردم پیدا کرد. البته با توجه به ویژگیهای این نوع از هوش، جذابیت آن کاملاً منطقی به نظر میرسد.
اما سؤال این است که eq چیست؟ هوشی هیجانی در واقع اندازهگیری سطح اطلاعات و تواناییهای عاطفی افراد است. شاید برایتان جالب باشد بدانید که اگر در گذشته هوش به ریاضیات نسبت داده میشد، در عصر حاضر هوش به احساسات نسبت داده میشود.
اگر بخواهیم بیشتر در مورد ویژگیهای EQ و تقویت هوش هیجانی بدانیم، باید مهارتهای زیر را بررسی کنیم:
خودآگاهی (Self Awareness)
اعتماد به نفس یک فرد، میتواند حاکی از خودآگاهی و هوش اجتماعی بالای وی باشد. علاوه بر آن، خودارزیابی، آگاهی و توجه به احساسات و خلق و خوی خود میتواند هوش هیجانی افراد را بالاتر ببرد.
شناخت نقاط قوت و ضعف نیز از دیگر خاصیتهای خودآگاهی در هوش هیجانی است. افرادی که در مقابله با مشکلات و سختیها دوام میآورند و ناامید نمیشوند، از خودآگاهی بالایی برخوردار هستند که یکی از تکههای اصلی پازل هوش هیجانی است.
کنترل احساسات در شرایط سخت مانند از دست دادن عزیزان، شکستهای عاطفی و …. نیز از خصوصیات خودآگاهی افرادی است که هوش هیجانی بالایی دارند.
مدیریت عواطف (Managing Emotions)
به مدیریت عواطف، خودمدیریتی یا Self Management هم گفته میشود. این مهارت هیجانی به افراد کمک میکند تا بتوانند عصبانیت، استرس، ترس و ناراحتی خود را در برابر دیگران به شیوه درستی کنترل و مدیریت کنند و سبب توسعه فردی در خود شوند.
افرادی که در مواجهه با شرایط دشوار، ضمن حفظ آرامش خود، به فکر ارائه راهحل هستند، مدیریت احساسات قوی دارند که نشان از هوش هیجانی بالای آنها است.
آگاهی اجتماعی (Social Awareness)
آگاهی اجتماعی، در روابط بین فردی نقش بسزایی دارد. فردی که هوش هیجانی بالایی دارد از مهارت آگاهی اجتماعی برخوردار است؛ یعنی میتواند با دیگران همدلی کرده و با ایشان در شرایط دشوار کنار بیاید.
این مهارت بهخصوص در زندگی مشترک افراد نقش بسزایی دارد. البته شناخت احساسات دیگران در کنار شناخت احساسات خود به افراد کمک میکند تا بتوانند روابط خوبی را تجربه کنند.
مهارتهای اجتماعی (Social Skills)
فردی که از هوش هیجانی بالایی برخوردار است، میتواند به گونهای رفتار کند که هم موجبات رضایت دیگران را مهیا کند و هم خودش راضی و خشنود باشد. اگر فردی تنها در فکر جلب رضایت دیگران باشد، مهارت اجتماعی کافی ندارد.
اگر هم فردی تنها به فکر خودش باشد و عواطف و احساسات دیگران برایش بیاهمیت باشد، باز هم از مهارت اجتماعی کافی برخوردار نیست. بنابراین میتوانیم نتیجه بگیریم که رفتار متعادل یک شخص نشان دهنده مهارت اجتماعی بالای وی است.
چرا هوش هیجانی مهمتر است؟
افرادی که هوش هیجانی بالایی دارند، میتوانند در جامعه ارتباطات بهتری برقرار کرده و موفقیتهای بیشتری کسب کنند. تحقیقات ۷۵ ساله گروهی از دانشمندان غربی نشان میدهد که اصلیترین عامل شادی و خوشحالی انسانها در روابط درست آنها نهفته است.
بنابراین برای دستیابی به مهمترین عامل شادی در زندگی، باید روابط درستی ایجاد کنیم و این روابط درست در سایه هوش هیجانی بالا ایجاد میشوند. در گذشته تصور میشد که ثروت یا شهرت میتواند مهمترین عوامل خوشبختی و رضایت از زندگی افراد باشد اما با کشف هوش هیجانی و اصلیترین عامل خوشبختی انسان، این نظریه کاملاً منسوخ شده است.
در واقع در طول تاریخ معاصر افراد زیادی را دیدهایم که ضمن داشتن شهرت و ثروت دست به خودکشی زدهاند. البته منظور از این بحث داشتن روابط زیاد و دوستان متعدد نیست، در واقع داشتن روابط باکیفیت با افراد نزدیک همان عامل شادی اصلی در زندگی است.
شاخص هوش IQ به تنهایی نمیتواند لیاقت و موفقیت زندگی انسانی را ارزیابی کند. آنچه که بیش از شاخص اندازه گیری هوش اهمیت دارد، هوشهای دیگری هستند که دید گستردهتری از شخصیت و نبوغ انسان را آشکار میکنند. نکته مهم این است که خوشبختانه تمام انواع هوشها قابل ارتقا هستند.
افراد میتوانند در روند آموزش، تلاش و استمرار، به افراد باهوشتر در هر نوع هوشی تبدیل شده و نتایج متفاوتی دریافت کنند.
چه کسی فراتر از IQ رفت و هوشهای چندگانه را ارائه داد؟
نظریه هوشهای چندگانه، بیشتر به یک دانشمند آمریکایی به نام هاوارد گاردنر «Howard Earl Gardner» برمیگردد که دستهبندی متنوعی از انواع هوشها را ارائه کرد. قبل از گاردنر، دانشمندانی چون کارول، کسلر، ریموند کتل، جان هورن و … نیز در مورد متفاوت بودن انواع هوش، نظریههای دیگری را نیز ارائه کرده بودند.
اما آنچه در حال حاضر به عنوان انواع هوشها مطرح است، حاصل نظریه هوشهای چندگانه «Multiple Intelligences» گاردنر است که دید همهجانبهتری در مورد هوشها را به انسان نشان میدهد. هاوارد گاردنر تمام مطالعاتی که در مورد هوش شده بود را پیگیری کرد و سرانجام با در نظر گرفتن تفاوتهای فردی، اجتماعی، فرهنگی، روانشناختی و معنوی، توانست نظریه هوشهای چندگانه خود را با 7 هوش متنوع به جهانیان ارائه دهد.
البته گاردنر بعدها نظریه خود را تکمیل کرده و هوشهای دیگری را نیز به مدل چندگانه خود اضافه کرد. آنچه در ادامه به شما معرفی میکنیم، مدل کاملتر انواع هوش است که به کمک آنها بهتر میتوانید از خود بپرسید که: «ضریب هوشی من چند است؟ و یا ضریب هوشی انسان معمولی چقدر است؟»
انواع هوش کدامند؟
امیدواریم تا اینجای مطلب جواب سؤال (چگونه میزان ای کیو خود را بفهمیم؟) را گرفته باشید در ادامه خوب است بدانید قطعاً با یک بررسی مختصر میتوان به درست بودن نظریه هوشهای چندگانه پی برد.
برای مثال، همگی ما وقتی در مدرسه بودیم، همکلاسیهایی داشتهایم که ضمن داشتن ضعف زیاد در درسهایی مانند ریاضی و فیزیک، قدرت بالایی در حفظ شعر و تحلیل ادبیات داشتهاند و برعکس. همچنین افرادی را مشاهده کردهایم که با وجود ضعف بسیار در مسائل ریاضی، روابط عالی را با دیگر افراد شکل میدادند.
بنابراین با اطمینان میتوانید ۱۰ هوش متنوع زیر را بررسی کنیم و سپس از خود بپرسیم ضریب هوش من چند است:
هوش منطقی – ریاضی «Logical – Mathematical»
هوش منطقی – ریاضی همان IQ یا شاخص هوش است که سالهای سال نبوغ و ارزش انسانها را تنها از روی آن قضاوت میکردند. اما امروزه میدانیم که تنها با حل مسائل ریاضی و اعداد نمیتوانیم بگوییم که ضریب هوشی من چند است؛ چراکه ۹ هوش دیگر قرار دارد که ممکن است هوش منطقی – ریاضی من بالا نباشد، اما ۸ تای دیگر باشد!
هوش کلامی – زبانی «Verbal – Linguistic»
شیوا سخن گفتن، مجریگری کردن و سخنرانی در یک جمع بزرگ به هوش کلامی – زبانی بالایی نیاز دارد. مطمئناً تمام فرزندانی که در دوران کودکی خود به سرعت مکالمه را فرا میگیرند، از این نوع هوش برخوردارند. پ
هوش تصویری – فضایی «Visual – Spatial»
افراد دیداری که تصاویر را به خوبی درک کرده و خواستار آموزش به کمک تصاویر هستند، هوش بصری – فضایی بالایی دارند. این افراد میتوانند تصاویر سه بعدی را در ذهن خود طراحی، تجزیه و تحلیل کنند.
هوش طبیعتگرا «Naturalistic»
اکنون که به خوبی میدانید شاخص اندازه گیری هوش نرمال انسان چند است؟ بهتر است بدانید هوش طبیعتگرا از آن هوشهایی است که بعداً در لیست هوشهای چندگانه گاردنر قرار گرفت. گاردنر متوجه شد که برخیها در سایر انواع هوش در سطح بالایی قرار ندارند، اما علاقه وافری به طبیعتگردی، جانوران و گیاهان دارند. این افراد میتوانند نبوغ خود را در این موارد به نمایش بگذارند. پس قطعاً این افراد نوعی هوش طبیعتگرایانه دارند.
هوش موسیقی – ریتمی «Musical – Rhythmic»
افرادی که انواع صداها را با زیر، بم، ریتم و طنین درک میکنند و به آن واکنش نشان میدهند، هوش موسیقیایی بالایی دارند. آنها میتوانند موسیقیها را درک کرده و خود تحلیلگر موسیقی یا خالق موسیقی تازهای باشند.
هوش وجودی «Existential»
هوش هستیگرا یا وجودی (Ontological)، به تمایلات ماورائی برمیگردد. افرادی که دوست دارند سؤالات زیادی در مورد خداوند بپرسند و سیر آفرینش و خلقت انسان از ازل تا ابد را مورد بررسی قرار میدهد، هوش وجودی بالایی دارند.
هوش بدنی – جنبشی «Bodily – Kinesthetic»
هوش بدنی- جنبشی که به آن هوش جنبشی – حرکتی (Kinetic/ Motion) هم گفته میشود، به توانایی حفظ تعادل اعضای بدن و استفاده صحیح از بدن در دستکاری محیط و اشیاء اشاره دارد. پس میتوان نتیجه گرفت که افراد دستوپا چلفتی هوش بدنی – جنبشی پایینی دارند.
هوش درونفردی «Intrapersonal»
افرادی که نقاط ضعف و قوت خود را به خوبی میشناسند و از احساسات درونی خود آگاه هستند، هوش درونفردی بالایی دارند. این در حالی است که عده زیادی از افراد، هیچ درکی از درونیات خود ندارد و عملاً تا حد زیادی از هوش درون فردی بیبهرهاند. از مهم ترین دستاوردهای این هوش می توان به عشق ورزیدن به خود اشاره کرد.
هوش میانفردی «Interpersonal»
هوش میانفردی که به آن هوش برونفردی و اجتماعی (External / Social) هم گفته میشود، به نحوه صحیح ارتباط با دیگران اشاره دارد. در واقع افرادی که میتوانند از نقطه نظر دیگران به مسائل نگاه کرده و درک درستی از احساسات، باورها و نگرش دیگر افراد دارند، از هوش میانفردی، برونفردی و اجتماعی بالایی هم برخودارند.
هوش اخلاقی «Moral»
هوش اخلاقی به درک اخلاقیات، تعهد به آن و رفتار در مسیر آن اشاره دارد. افرادی که دارای هوش اخلاقی بالا هستند، بسیار به مسائل اخلاقی پایبند هستند، چراکه آن را به خوبی درک میکنند.
کشف هوشهای چندگانه چه کمکی به انسان کرد؟
طبقه بندی و جدول ضریب هوشی IQ، تنها یکی از هوشهای موجود در جدول گاردنر است که ممکن است فردی در آن ضعف داشته باشد، اما در سایر انواع هوش در رده بالاتری قرار گرفته و تواناییهای دیگری را در وجود خود کشف کرده باشد.
پس کشف و ارائه هوشهای چندگانه به انسانها کمک کرد تا زوایای بیشتری از وجود خود را بشناسند و تنها با یک فاکتور یا استاندارد منطقی و ریاضی ارزششان را اندازه نگیرند. هوشهای چندگانه در ابتدا تنها شامل ۷ نوع هوش بود که به مرور سه هوش دیگر نیز آن اضافه شد.
هیچ بعید نیست که در آینده انواع دیگری از هوشها نیز کشف شده و به جدول گاردنر اضافه شوند. پس هر توانایی که در خود سراغ دارید را محترم بدارید و بدانید که خداوند در وجود تمام انسانها، استعدادها و موهبتهای منحصر به فردی را به ودیعه گذاشته تا مسیر صحیح آفرینش خود را به کمک آن بیابند.
حالا چطور میتوان گفت که ضریب هوشی نرمال چقدر است؟
حالا ممکن است شاخص هوشی ما زیاد در حد خوبی نباشد و پایین تر از IQ طبیعی انسان باشد، اما این دلیل بر ناتوانی ما نیست. بنابراین بهتر است به جای پرسیدk این سؤال؛ از خود بپرسید: «ضریب انواع هوش در من چند است؟» آنگاه پس از انجام تستها یا بررسیهای لازم، قطعاً به این نتیجه میرسید که یکی یا چند مورد از انواع هوشهای شما در حد بالایی قرار دارد.
پس از این به بعد هرگز از خود نپرسید چگونه ضریب هوشی خود را بفهمیم، چراکه در طول این مطلب با دلایل و برهانهای متنوع به شما نشان دادیم که هوش یکی نیست و افراد ممکن است طیفی از انواع هوشهای متنوع باشند. پس طبیعی است که یکی یا چند مورد از این هوشها در وجود شما کمرنگتر یا پررنگتر از بقیه باشند.
نتیجه نهایی
قضاوت کردن در مورد زندگی و آینده انسانها براساس شاخص هوشی آنها بسیار ناعادلانه به نظر میرسید. خوشبختانه در عصر حاضر این موضوع به کلی فراموش شده است. در حال حاضر ضریب هوشی تنها یک معیار برای اندازهگیری درک و قدرت یادگیری افراد است. امروزه در برابر آیکیو، ایکیو یا هوش هیجانی قرار گرفته است که به راحتی با فراگیری مهارتهای فردی و اجتماعی قابل بهبود و ارتقا است.
باید به این نکته اشاره کنیم که فرزندان فردا میتوانند مهارتهای مختلفی همچون : تقویت مهارت های ارتباطی تا بتوانند شادی، آرامش و رضایت بیشتری را در زندگی خود تجربه کنند. پیشنهاد می شود مقاله در خصوص «تقویت حافظه» را مطالعه کنید .
در این مقاله سعی کردیم به تفصیل در مورد ضریب هوشی من چند است و ضریب هوشی طبیعی انسان صحبت کنیم، جدول ضریب هوشی معرفی کردیم تا به کمک آن بتوانید محاسبه ضریب هوشی خود را نجام دهید. شما باید اکنون متوجه شده باشید آی کیو نرمال چند است، ضریب هوشی نرمال چقدر است.
سوالات متداول
بهره هوشی معیاری برای قدرت یادگیری و درک انسانها است. هرچقدر آی کیو یک فرد بالاتر باشد، آن فرد از درک و قدرت یادگیری بالاتری هم برخوردار است. ضریب هوشی در واقع با حروف اختصاری IQ نشان داده میشود که مخفف عبارت «Intelligence Quotient» است.
ضریب هوشی یا آیکیو یک شخص به صورتی محاسبه میشود که در آن سن عقلی (نتیجه آزمونهای محاسبه سن عقلی) تقسیم بر سن تقویمی فرد شده و سپس در عدد 100 ضرب میشود. نتیجه به دست آمده از این ضرب و تقسیم، IQ فرد خواهد بود.
تحقیقات نشان داده است که ضریب هوشی افراد در طول زندگی تغییر میکند. البته در طول سالیان شاخص هوشی کل انسانهای دنیا نسبت به گذشته تقویت شده است
نظرات شما عزیزان: